چیستا یثربی متولد مهر ماه ۱۳۴۷ مترجم، کارگردان و نویسندهی تئاتر و سینما میباشد. او دارای مدرک دکترای روانشناسی از کانادا است. یثربی تاکنون نمایشنامه های زیادی را کارگردانی کرده است. از جمله: «اتاق تاریک»،«کارناوال با لباس خانه»، «زنی که تابستان گذشته رسید»، «حیاط خلوت»، «مهمان سرزمین خواب»و…
وی همچنین فیلمنامهی «دعوت» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا را نوشته است. این فیلم از جمله فیلم های پرمخاطب سال 1387 بود. فیلم سینمایی دعوت پیرامون مسئله سقط جنین است. پیام فیلم این است که «جنینی که به این دنیا دعوت شده نباید سقط شود». حتی اگر مادر آینده یک زن شصت ساله، یک زن بی شوهر (صیغهای)، یک زن بازیگر که کارش را بیش از فرزند دوست دارد، زنی آواره در شهر با یک شوهر چاه بازکن یا زنی بریده از شوهر باشد.
از دیگر آثار چیستا یثربی میتوان «کوتاه کردن موی مرده»، «من آناکارنینا نیستم»، «ازخواب تا مهتاب»، «زنان آفتابی، مرد مهتابی و دو مرغ آخر عشق» را نام برد.
« … هیچ وقت جز سلام و خداحافظ حرفی نمیزد. فقط یک بار گفت: «چقدر نامه دارید! خوش به حالتان!» و من تا صبح آن جمله را تکرار میکردم و لبخند میزدم و به نظرم عاشقانهترین جملهی دنیا بود. چقدر نامه دارید! خوش به حالتان! عاشقانهتر از این جمله هم بود؟»
«… سالهاست که با آمدن اینترنت، پستچیها گم شدهاند. دخترم وقتی بچه بود، یک روز گفت: «یک جملهی عاشقانه بگو، لازم دارم.» گفتم: «چقدر نامه دارید. خوش به حالتان!» دخترم فکر کرد دیوانهام! شاید هم دیوانه شده بودم. خودم را گم کرده بودم.»
«انگار گم کردن، رسممان شده بود. در آن روزگار هرشب میخوابیدی و بیدار میشدی. چیزی را گم کرده بودی، آدمی را، عشقی را و خانه ای را…»
«از مادر در دنیا چیزی بهتر نیست. از مادر در دنیا چیزی آرامشبخشتر نیست. هروقت از هر جای دنیا ناامید میشدم، شانهی مادر سرپناهم بود. آغوش مادر گرما بود. آغوش مادر خورشید بود و جهان چقدر شب بود…»
«… هروقت به چشمان غمگینت نگاه میکنم، گمان میکنم راز آنجاست… آنقدر گنج غصه در چشمهایت پنهان کردهای که باید به آنها دستبرد بزنم! و یک شب میزنم!!! غم چشمانت را میدزدم. غم آدم را قوی میکند… من نمیدانم تو این همه غم و غصه را از کجا آورده ای… و در چشمهایت پنهان کرده ای… اما میدانم که هرچهقدر هم که دردت بیاورد؛ قدرت تو از آنجاست…»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.