پس از تو اثر جوجو مویز از انتشارات آموت عنوان رمانی است که در سال ۲۰۱۵ در ادامهی رمان بسیار معروف و موفق «من پیش از تو» نوشته شده است.
یوسف علیخانی، نویسنده مطرح کشورمان و مدیر مسئول نشر پر افتخار آموت رمان «پس از تو» را برای مطالعه به علاقهمندان کتاب پیشنهاد میدهد و معتقد است «هر فردی که دختر جوان در خانه دارد، باید کتاب «پس از تو» را بخواند.»
وی معتقد است:«نویسنده در این کتاب گرفتاریهایی که ممکن است برای یک دختر پیش بیاید را تعریف میکند. آسیبهایی که گاه میتواند باعث نابودی یک دختر شود.»
ایمیلهایی که از سراسر دنیا در مورد سرگذشت لو و سایرین پس از اتفاقات من پیش از تو برای نویسنده ارسال می شود و نوشتن فیلمنامهی من پیش از تو؛ جوجومویز را ترغیب می کند که داستان زندگی این شخصیتها را در کتابی دیگر ادامه دهد.
پس از تو اثر جوجو مویز از انتشارات آموت نیز مورد استقبال بسیار زیاد طرفداران مویز قرار گرفت.
داستان کتاب پس از تو اثر جوجو مویز از انتشارات آموت به هجده ماه پس از مرگ ویل برمیگردد.
ویل مردی است که بر اثر یک تصادف کاملا فلج شده بود و لوسیا از او پرستاری می کرد.
او همیشه لوسیا را به تجربه کردن یک زندگی متفاوت،سفر کردن و…تشویق می کرد.
لوسیا کلارک از طرفی با غم از دست دادن ویل و از طرف دیگر با عذاب وجدان ناشی از کمک به او برای پایان دادن به حیاتش دست و پنجه نرم میکند.
لو که پس از این اتفاق ناگوار دچار افسردگی شده است، تصمیم می گیرد تمام تلاش خود را بکند تا زندگی هیجانانگیز و شیرینی را تجربه کند.
او تلاش می کند که به قولی که به ویل داده است عمل کند.
اما هیچ فعالیت خاصی انجام نمیدهد، آپارتمانی در لندن میخرد و در فرودگاه به شغل نه چندان جذابی مشغول است.
لوسیا طی یک حادثهای از پشت بام خانهاش به پایین میافتد و این اتفاق نقطه عطفی در زندگی فعلیاش محسوب میشود.
خانوادهاش از او می خواهند که به یک گروه اندوه درمانی بپیوندد و با افسردگیاش مقابله کند.
لو هر چند این را دوست ندارد ولی در این گروه با افراد جدیدی آشنا میشود و چیزهای جدیدی یاد میگیرد.
جوجو مویز در کتاب پس از تو سعی می کند که خواننده را متوجه این نکته کند…
که انسان توانایی بازسازی زندگی خود پس از اتفاقات غمانگیز و از دست دادنها را دارد.
درکتاب پس از تو اثر جوجو مویز از انتشارات آموت نیز همچنین اتفاقات شگفتانگیز زیادی میافتد…
شخصیتهای قدیمی در فضاهای جدیدی با هم روبرو میشوند و…
هم چنین شخصیتهای جدیدی نیز وارد زندگی لوسیا می شوند و زندگی او را تغییر می دهند.
مهمترین آنها سم و لیلی هستند.
سم یک پزشکیار و لیلی یک دختر نوجوان پولدار است که طی ماجراهایی با لو روبرو میشوند….
برخی معتقدند که هنوز جایی برای کتاب سوم در مورد زندگی لوسیا کلارک وجود دارد.
جوجو مویز در جهان نویسنده پرفروشی است و جایزههای مهمی را هم دریافت کرده است.
اوتا به امروز دو بار جایزه انجمن رماننویسان رمانتیک را از آن خود کرده است.
جوجو مویز نزدیک به یک دهه و نیم است که به رماننویسی روی آورده است.
آثار وی خیلی زود به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
او قبل از اینکه رماننویس باشد، تجربه روزنامهنگاری دارد. همسرش هم چارلز آرتور، روزنامهنگار است.
خیلیها دوست دارند از جوجومویز بپرسند که ایده خلق شخصیتهای بهیادماندنی، عجیب و غریب و خندهدارش را از کجا میآورد.
همین پرسش از او پرسیده شده است.
این نویسنده گفته است که ایدههای کتابهایش را بیشتر از دنبال کردن اخبار و گزارشها و مقالهها به دست میآورد.
این اعتراف او نشاندهنده آن است که هنوز هم در حال و هوای روزنامهنگاری سیر میکند.
گرچه تبدیل به یکی از رماننویسان پرفروش دنیا شده است، اما نتوانسته خود را از دنیای روزنامهنگاری کنار بکشد.
او تجربه موفقیت در رماننویسی را با رمان «من پیش از تو» به دست آورد که در سال 2012 منتشر شد.
این کتاب خیلی زود در فهرست پرفروشهای «نیویورکتایمز» قرار گرفت.
«یک بهعلاوه یک» ، «من پیش از تو»،«میوه ی خارجی» سه رمان دیگر این نویسنده است که هردو در ردیف پرفروشهای بازار کتاب در ماههای اخیر قرار دارند.
از رمانهای جوجو مویز در یکی دو سال اخیر استقبال بی نظیری شده است.
باید گفت این نویسنده انگلیسی یکی از چند نویسندهای است که سهم بسزایی در کتابخوان کردن ایرانیها دارد.
کتاب های او سرانه مطالعه ما را تا حدودی بالا برده است.
او تاکید میکند که دلش میخواهد در آثارش بگوید:
«مهربان باشید. آدمها همه در حال دست و پنجه نرم کردن با چیزی هستند و شما از آن مطلع نیستید.»
البته او اصرار دارد که قبل از آنکه بخواهد در آثارش پیام بدهد، کاری کند تا خوانندگانش از خواندن رمانهایش لذت ببرند.
مترجم موفق آثار جوجو مویز در ایران خانم مریم مفتاحی است و نشر آموت ناشر آن است.
وی متولد سال 1343 ساری و فارغ التحصیل رشته ی مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است.
«من بهتر از هر کسی می دانستم چهره ای که آدم ها انتخاب می کنند تا از خودشان به دنیا ارائه کنند، با آن چه در اصل هستند بسیار فرق می کند.
می دانستم رنج و اندوه می تواند شما را به رفتارهایی وادارد که حتی نمی توانید کمترین درکی از آن ها داشته باشید.»
«می خوام بگویم نمی توانم برگردم به استورتفیلد و برایشان دوباره همان دختر شوم.
همان دختری که مجبور است نارضایتی مادرش را حس کند که با همه ی وجودش تلاش می کند کسی نفهمد ناراضی است، و عزم راسخ و سرخوش پدرش را که ” همه چیز رو به راه است، اوضاع خوب است”.
طوری یک سره این حرف را تکرار می کند که انگار با گفتنش اوضاع واقعاً روبه راه می شود.
نمی خواهم هر روز از جلوی خانه ی ویل رد شوم و به چیزی فکر کنم که روزی بخشی از آن بوده ام…
و به چیزی که همیشه آن جا وجود خواهد داشت.»
«همه را در ذهنم حک کردم تا در روزهای تنهایی در خاطرم زنده کنم. در روزهای بد.
روزهایی که از خودم می پرسم چرا باید قبول می کردم که از هم جدا شویم.
من این را بخشی از ماجراجویی می دانستم.
زیر لب گفتم دوستت دارم.
می دانستم که از این فاصله ی دور نمی تواند بشنود.»
موسسه پخش کتاب ارشاد تخصصی ترین مرکز فروش کتاب در ایران